خبرگزاری ایلناچکیده: مرتضی حیدری مجری برنامه و جمشید عدالتیان عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در لحظات پایانی این گفتگو در حالی که با کنایه میگفتند که آنها نیز چنین دستمزدی نمیگیرند و از شنیدن این رقم دچار «افسردگی» شدهاند، مناظره را خاتمه دادند.
برنامه مناظره که جمعهها از شبکه اول سیما پخش میشود، دیروز به موضوع تعیین دستمزد سال ۹۳ کارگران اختصاص داشت.
به گزارش ایلنا، با وجود آنکه نمایندگان کارگران در این مناظره توانستند حدود ۹۰ درصد از آراء مخاطبان را به خود اختصاص دهند، اما بخش پایانی مناظره با شوخی مجری و نماینده کارفرمایان با ایده تعیین دستمزد بر مبنای رشد تورم و خط فقر (حدود یک میلیون و پانصد هزار تومان) به پایان رسید. مرتضی حیدری مجری برنامه و جمشید عدالتیان عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در لحظات پایانی این گفتگو در حالی که با کنایه میگفتند که آنها نیز چنین دستمزدی نمیگیرند و از شنیدن این رقم دچار «افسردگی» شدهاند، مناظره را خاتمه دادند.
هرچند اعلام اینکه حیدری و به خصوص عدالتیان درآمد ماهانهای کمتر از یک میلیون و پانصد هزار تومان داشته باشند و اینکه دریافت دستمزدی کمتر از نیروی مولد اجتماع را اساساً خندهدار بدانند خود از شوخیهای خندهدار غیر تعمدی این برنامه بود، اما با وجود پایفشاری نماینده کارگران بر معیارهای تعیین مزد عادلانه، توسط مجری برنامه (که سابقه درخشاناش در مواجهه توأم با سکوت در مقابل اظهارات عجیب رئیس دولت دهم از یاد نارفتنی است) اصرار شد که رقمی اعلام شود. اعلام رقم قانونی بهانهای برای آن شوخی زشت شد حال آنکه ماده ۴۱ قانون کار صراحت دارد که تعیین دستمزد میبایست بر مبنای رشد نرخ تورم و سبد هزینه خانوار کارگری باشد. در واقع همین شوخیها با این ماده قانونی در سالهای گذشته باعث شده است هر سال دستمزد کارگران از تورم افسارگسیخه موجود عقب بیافتد تا به روزهایی مثل امروز برسیم که به اذعان کارفرمایان مستقر در شورای تعیین مزد، دستمزد ماهانه کارگران حتی کفاف ده روز معیشت خانوار کارگری را نمیدهد.
از جانب دیگر، در پس خندههای مجری و نماینده کارفرمایان به تناسب مزد با تورم، این نکته پنهان ماند که مگر قیمت کالای تولیدی یا خدماتی کارفرمایان میفروشند با نرخ تورم افزایش پیدا نمیکند؟ چطور زمانی که کارفرمایان همسان و گاه بیش از تورم قیمت کالاهایشان را افزایش میدهند، مسئلهای کاملا پذیرفته شده و تعریف شده در چارچوب علم اقتصاد است و هر ایراد و شکی به آن با انگ بیسوادی مواجه میشود اما زمانی که کارگران درخواست میکنند که مطابق قانون و بر اساس «سهم نیروی کار در قیمت تمام شده کالا» دستمزدشان مطابق با افزایش نرخ کالای تولید شده خودشان که توسط کارفرما به فروش میرسد افزایش یابد، این اظهار نظر مضحک میشود و قابلیت تبدیل به شوخی پایان برنامه را پیدا میکند؟
اما برای آنکه با اتهام دهشتناک «نداشتن حس شوخطبعی» مواجه نشویم، لازم است به نکتهای خنده دارد در سخنان طرف کارفرمایی مذاکره اشاره کنیم که با نکته سنجی مجری، میتوانست مایه شوخی و تفریح عصر جمعه مردم را فراهم کند که طبعا این اتفاق رخ نداد. نمایندگان کارفرمایان با جدیت تمام حقوق کارگران را ناعادلانه میدانستند و اذعان میکردند این فاصله شکاف مزدی کارگران را «دولت» باید پر کند. این سخنان در حالی مطرح میشد که این نمایندگان کارفرمایان مستقر در برنامه، نماد بیچون و چرای اقتصاد آزاد از دخالت دولتاند و در این عقیده تا به آنجا پیش رفتهاند که خواستار تغییر قانون کار و حذف نقش دولت در رابطه کارگر و کارفرما هستند. حال چه اتفاقی افتاده است که در مسئله دستمزد که مسئلهای میان کارگر و کارفرماست از دولت استمداد میطلبند؟
پایان پیام
نظرات شما عزیزان:
|